محمد حسین توکلی، دوست و همرزم شهید سید احمد برقعی، یکی از یادگاران دفاع مقدس و جانباز ۷۰ درصد است که به قول معروف رفیق فابریک سید احمد بوده که بعد از بارها جانبازی در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش به ستون فقرات قطع نخاع و ویلچرنشین شد و هماکنون مشاور استاندار همدان در امور ایثارگران است؛ در ادامه پای صحبتهای همرزم شهید برقعی مینشینیم و شما را به خواندن مشروح آن دعوت میکنیم.
محمد حسین توکلی، دوست و همرزم شهید سید احمد برقعی به خبرنگار خبرگزاری حوزه در همدان میگوید: دوستی من با سید احمد به سالهای ۵۷ و اوایل انقلاب باز میگردد؛ نخستینبار احمد را در تجمعهای اعتراضی علیه رژیم پهلوی در همدان دیدم، آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم.
وی با بیان اینکه آن روزها سید احمد به همراه شهیدان مصباحی و قدسی به طور منظم در اعتراضات خیابانی شرکت میکردند، ادامه میدهد: از همان ابتدا علاقه خاصی به احمد داشتم زیرا او فردی با تقوا و متدین بود، چهره نورانیاش بر دل مینشست و در بین دوستان و آشنایان به سید احمد شهرت داشت، داشتن این ویژگیهای ممتاز مقدمهای شد تا چهار سال دبیرستان را در دبیرستان شریعتی با یکدیگر باشیم.
این جانباز ۷۰ درصد انجام کارهای جمعی و فعالیت در انجمنها و احزاب اسلامی از ویژگیهای شاخص سید احمد عنوان میکند و اذعان دارد: سید احمدعضو فعال حزب جمهوری بود و در انجمن اسلامی نیز فعالیت داشت.
وی خاطرنشان میکند: سید احمد عاشق امام خمینی(ره) و شهید بهشتی بود و به همین خاطر بعد از شهادت شهید بهشتی هر سال مراسم یادبودی برای این شهید در همدان برگزار میکرد و به جهت توان بالای مدیریتی، مسئولیت برگزاری مراسم بر عهده ایشان بود.
سید احمد به دنیا پشت کرد
توکلی در ادامه درباره حضور شهید برقعی در جبهه اذعان میکند: بعد از آنکه آموزشهای نظامی را فرا گرفتیم ابتدا بنده به جبهه اعزام شدم و در مرحله بعدی، سال ۶۱ احمد نیز به جمع دوستان پیوست و با ما راهی جبهههای جنگ شد. خانواده سید احمد بسیار متدین و از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، اما شهید سید احمد برقعی بهخاطر عشق و علاقهای که به امام و شهدا داشت همه را رها کرد و به جمع رزمندگان اسلام ملحق شد.
وی اضافه میکند: یادم میآید اولین اعزاممان به قصر شیرین بود، گرمای طاقت فرسای این منطقه به حدی بود که شرایط را برای ماندن و مقابله با دشمن سخت میکرد، اما در همان شرایط سخت، احمد علاوه بر انجام امور نظامی به کارهای فرهنگی هم میپرداخت و در بین رزمندگان نوار و کتابهای مذهبی توزیع میکرد و مسائل شرعی را به آنها آموزش میداد؛ احمد به نماز اول وقت اهتمام فراوانی داشت و تا زمانی که با هم بودیم هرگز دعای توسلشترک نشد.
مشاور استاندار همدان در امور ایثارگران ضمن بیان خاطرهای از سید احمد، میگوید: من و احمد در چهار منطقه جنگی با هم بودیم، در عملیات والفجر ۵ زمانی که به عقب بازگشت ناراحتی از سر و رویش میبارید، با چند نفر از بچهها هرچه علت را جویا شدیم احمد پاسخی به ما نداد. آخر شب وقتی که همه در حال استراحت بودند کنارش نشستم و احمد با صدای محزون گفت، چند نفر از دوستانم در عملیات والفجر به شهادت رسیدند و حالا من خود را جا مانده از این کاروان میدانم! هرگز باورم نمیشد جوانی هم سن و سال احمد تا این اندازه شیفته شهادت باشد. دوری از جمع شهدا برای احمد عذابآور شده بود اما این فراق دوامینداشت و درست زمانی که در عملیات فاو بهعنوان نیروی خط شکن حضور پیدا کرد مورد اصابت تکتیراندازان دشمن قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید.
وی درباره نحوه مطلع شدنش از شهادت سید احمد، تصریح میکند: تا چند ساعت از شهادت سید احمد گذشته بود و من بیاطلاع بودم تا اینکه خبر شهادت احمد را از زبان شهید علی خوشلفظ (راوی کتاب وقتی مهتاب گم شد) شنیدم، همان لحظه سرم را در بین دو دستم گرفتم و برای لحظهای چشمان را بستم و تمام خاطرات دوستیمان از نظرم گذشت، در آن لحظه با خودم فکر کردم حالا پیکرش در فاصلهای چند کیلومتری دورتر از من بر زمین مانده است.
بازگشت پیکر شهید برقعی بعد از ۱۰ سال
توکلی ادامه میدهد: بعد از مدتی با شهید علی چیتسازیان تصمیم گرفتیم برای بازگرداندن پیکر شهدا به محل شهادت سیداحمد برویم، اما به محض بلند کردن اولین پیکر، تلهای انفجاری که دشمن کار گذاشتهبود عمل کرد و ما مجبور شدیم با دست خالی به عقب برگردیم.
همرزم شهید برقعی بیان میکند: دشمن اطمینان داشت رزمندگان ایرانی درصدد انتقال پیکرهای مطهر به سمت عقب هستند لذا با گذاشتن مین در زیر پیکر شهدا، درصدد گرفتن انتقام بودند، به همین علت شهید چیت سازیان به ما گفت، اگر کسی با آگاهی بداند که با تکان دادن پیکرهای شهدا جان خود را از دست میدهد به نوعی خودکشی کرده است؛ همان جا با هزار آرزو و تمنا از پیکر دوست و رفیق چند سالهام خداحافظی کردم، اما پیکر نازنین سید احمد بعد از گذشت ۱۰ سال از شهادتش در امالقصر توسط گروههای تفحص پیدا و به میهن بازگشت.
وی با تأکید بر اینکه احمد در هیچ زمانی انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکرد، اظهار میکند: سید احمد همیشه از گناهان کبیره همچون دروغ، غیبت و تهمت تا حد زیادی دوری میکرد و اگر در این مجالس حضور داشت با تذکر درصدد جلوگیری از گناه بود در غیر این صورت اگر شخصی اصرار به گناه داشت خودش مجلس را ترک میکرد زیرا اعتقاد داشت گناه کردن انسان را از مسیر الهی دور میکند.
توکلی درخصوص سالها دوری از رفیق و همرزمش میگوید: هنوز هم به خوابم میآید یکبار در عالم رویا روبهرویم ایستاده بود و من هم سؤالات زیادی در ذهنم داشتم که از او بپرسم به چشمانم نگاه کرد و گفت، «ما شما را یاد میکنیم، شما هم ما را یاد کنید»، بعد از هر بار دلتنگی آلبوم خاطراتم را باز میکنم و غرق در آن دوران میشوم.
همرزم شهید برقعی در ادامه سخنانش خاطرنشان میکند:متأسفانه امروز عدهای بهدنبال کمرنگ کردن و از بین بردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه هستند در حالی که توجه به این مهم یکی از اصول اعتقادی شهدا بود و ما نباید بهخاطر ملاحظهکاری پا بر روی اعتقادات دینیمان بگذاریم زیرا با این کار از راه و رسم شهدا دور خواهیم شد.
وی با ابراز تأسف از اینکه برخی از مسئولان نسبت به مفهوم شهادت و ایثار در جامعه بیتفاوت و غافل هستند، تأکید میکند: غفلت از این مفاهیم ارزشمند موجب خسارت جبرانناپذیری به فرهنگ کشور میشود لذا همه افراد جامعه از مسئول گرفته تا مردم باید در نشر فرهنگ ایثار و شهادت بهصورت آتش به اختیار عمل کنند و به تعبیر معمار کبیر انقلاب اسلامی «نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی روزمره خود، به فراموشی سپرده شوند» از این رو بیتوجهی به این مفاهیم بسیار آزاردهنده است.
تدبر در وصیت نامه شهدا انسان را عاقبت خیر میکند
این جانباز همدان اذعان دارد: این حقیقت است که تأمل و تدبر در وصیت نامه سیاسی و عبادی حضرت امام(ره) و شهدا انسان را عاقبت خیر میکند و بنا برتوصیه امام عزیز، وصیت نامه شهدا دریایی از معرفت و کرامت است و نسل امروز بیش از هر زمانی تشنه این مفاهیم است بنابراین با خواندن و عمل به وصیتنامه شهدا و حرکت در مسیر آنان میتوانیم قدردان این امامزادگان عشق و معرفت باشیم.
گفتنی است امسال شهید سید احمد برقعی از شهدای بسیجی لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) استان همدان، بهعنوان شهید شاخص شهرستان همدان انتخاب شده است. وی متولد ۱۳۴۳ در عملیاتهایی همچون والفجر۲ ، حاجی عمران، والفجر پنج، چنگوله، ادامه خیبر، مجنون و والفجر هشت- فاو شرکت کرد و سرانجام در سال ۱۳۶۴ درعملیات والفجر۸ و در منطقه فاو به درجه شهادت نائل آمد.
آنچه میخوانید قسمتی از وصیتنامه شهید «سیداحمد برقعی» است:
«خدایا چشم امیدم به توست، امیدوارم هیچگاه از یاد توغافل نشوم، دعای شب و روزم این است که در عملم اخلاص باشد و بتوانم لحظهلحظه عمرم را از ریا پاک باشم. ای برادران، دوستان و عزیزان شما را شدیداً به رعایت اصول امر به معروف و نهی از منکر توصیه میکنم».
انتهای پیام/
گفتوگو از مریم بیگدلو